از خون جوانان حرم لاله،خدا لاله، دمیده
بابا به حرم آمده با ناله، خدا ناله، ولی قد خمیده
گوید یارم نیامد، کس و کارم نیامد، علمدارم نیامد
خدایا چه کنم حالا، که من گرفتارم نیامد
هر دو دستای بریده ی یارم، خدا یارم، افتاده سر راهم
دشمن میخندد بر این حال زارم، حال زارم، بر این روز سیاهم
رفته نور نگاهم، سپه دار سپاهم، خدایا بی پناهم
سر تا پا غرق گریه و ناله و اشک و سوز و آهم
از خون جوانان حرم لاله، خدا لاله، دمیده
بابا به حرم آمده با ناله، خدا ناله، ولی قد خمیده
گوید یارم نیامد، کس و کارم نیامد، علمدارم نیامد
خدایا چه کنم حالا، که من گرفتارم نیامد
بر خیز و ببین گشته مثل دریا، مثل دریا، چشم خون بار زینب
بر خیز و ببین بی تو تک و تنها، تک و تنها، مانده سالار زینب
کسی باور ندارد، حسین یاور ندارد، حرم حیدر ندارد
حرمی که بعد سقا، به روی خود معجر ندارد
از خون جوانان حرم لاله، خدا لاله، دمیده
بابا به حرم آمده با ناله، خدا ناله، ولی قد خمیده
گوید یارم نیامد، کس و کارم نیامد، علمدارم نیامد
خدایا چه کنم حالا، که من گرفتارم نیامد
محمد علی متقی شهری...
ادامه مطلبما را در سایت محمد علی متقی شهری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 572237467 بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 10:14